قسمت پنجم- گلچینی از گروه واتساپی قبل از دورهمی

دکتر سپهرتاج: *اطلاعیه ۴*
*با اجازه بزرگترا دورهمی روز پنجشنبه ۶ مهرماه تعیین شد*

هوررررررا😍
صمد حقیقی:
عالی شد. پس شد صبحانه،
پسرا اول صبحانه بخورن
دخترا اول تاب بازی کنن🤓
ن زرینی: صمد اقا، صفای صبحونه به دورهمی هست
س همایونی:خواهرا سفره پهن میکنن همه چی آماده بعد با برادرا نوش جان میکنن
بعدشم شما توپ بازی کنید ما تاب بازی

س همایونی: کم خوابی داشتم حالا بیشتر شده، بخاطر شوق دیداره

صمد حقیقی: خواهرمظفری لطفا برا اومدن با خواهر پرویزی هماهنگی بفرمائین چون واتساپ ندارن

ف امیدوار: من همش استرس دارم، خوابم نمی بره
صمد حقیقی: لطفا باهم هماهنگ بشین برای روز فراموش نشدنی
س همایونی: سلام صمد آقا
خوبی
دکتر مبنا براین گذاشتن که همه عزیزان لیست تشریف میارن و دورهمی به یاد ماندنی
اما بازم گل گفتید شاید عزیزی نتونه بیاد بنا به دلایلی
همو چهارشنبه خوبه که حضورشون اعلام کنن که نون کم نیاریم😍.
دکتر سپهرتاج: شرمنده اخلاقت صمد جون، مهلت عدم حضور امروز ظهر منقضی شده
همه حضور پیدا می کنن، نهایتا امشب وقت اضافه از وزارت کشور می گیریم برا کسی که دلش بیاد که نیاد.
س اسلامی: به به،چقدر عالی که دیدارها تازه میشه.کاش همه ی دوستان بتونن بیان،و همه رو بتونیم از نزدیک ببینیم.
دکتر سپهرتاج: *جمعه ۶ مهر از ساعت ۸ تا ۱۱/۳۰*
حضور و غیاب راس ساعت ۸ صبح انجام می شه،
راس ساعت ۱۱/۳۰ هم باغ تعطیل می شه
هرکه اضافی بمونه باید تمام ظرفارو بشوره، بعد از راه دیوار بره، چون درب بسته می شه

س همایونی: دکتر جان با شناختی که ازتون دارم تربیت شده ی دست پدر و مادر سخاوتمندی هستین میدونم در نمی بندین تعطیل نمی‌کنید بهمون میگید تا هروقت خواستید بمونید لطفا ما را نترسونین.
صمد حقیقی: دکتر سپهرتاج مشکل خودشه …. فقط تا ساعت ۱۱ از خانمش اجازه گرفته …..
ح مسعودی: حالا مثل اصحاب کهف همدیگه رو نمیشناسیم😇
لطفا اسمتون رویقه لباستون بنویسین

م پرهیزگار: سلام
ما در میمند هم از در نمیرفتیم
از دیوار باغ بالا می‌رفتیم.
ف کریم زاده: سلام ودرودبرتمام یاران وهمکلاسان۱۶ ساله یادتون باشه ماهنوز۱۶ ساله هستیم.
دکتر سپهرتاج: من دیگه خیالم راحت شد که به عنوان پارتی مختلط لو نمی ریم، چون خانم کریم زاده که چادری و محجبه گفت ۱۶ ساله ایم.

الیاس سپهرتاج: میگم رقص هم هست؟کار منظر بانو سخت شد باید به همه آموزش رقص بده
م موحدی: تو دستورالعملی که دکتر اعلام کرده، رقص ندیدم اما تاب هست.
ن زرینی: واقعا همینکه روزی دوسه ساعت میریم به گذشته خودش خیلی خوبه،حس جوونی به آدم دست میده
س همایونی: نوشین جونم واقعا داره اتفاق میفته هممون جمع میشیم یه کلاس عالی و لذت بخش کلی ذوق میکنیم و جوون میشیم 😂😘
دکتر سپهرتاج: اقا الیاس چند تا جلسه دادگاه رو تاخیر انداخته، فقط تو خونه تمرین رقص می کنه، رقص تانگو هم که تکی نمی شه

همه باید برقصن🧚🏻‍♀️🧜🏼‍♀️
ه دیانی: از کی دیگه چیزی نخوریم اینم لطفا بگید مدیر جون

س همایونی: هر لحظه که نزدیکتر میشیم به زمان دورهمی قلب من تندتر میزنه دقیقا مثل دختری که می خواد خواستگار براش بیاد

دکتر سپهرتاج: یکی از عزیران ص شخصی پیام داده که اردو دانش اموزی رصایت نامه از پدر یا مادر می خواست.
الان رضایت نامه از همسر ضروریه؟
ممکن بعدا با مشکل مواجه بشیم
دکتر سپهرتاج : من اطلاع رسانی کردم که بقیه با صراحت و صداقت رضایت نامه بگیرن
نه همسرشون را دور بزنن
لطفا رضایت نامه دقیقا قید بشه کجا هستین با کی هستین و چه کار می کنین
صمد حقیقی: منم امضای همسر جان بلدم خودم مینویسم و امضا می کنم.
م موحدی: همیلا خانم، از هما خانم خبری نیست
صمد حقیقی:
دکتر جان، هرکاری باشه بگید کمک کنیم خسته نشین

س اسلامی: سیماجان بهترنیست مادوتااز چهارشنبه بریم باغ تهیه ببینیم.
س اسلامی: هما جون سعی کنید بیاید ۲ساعت که بیشتر نیست زود برمیگردیم شما هم به مهنوناتون برسید .
ه مسعودی: سهیلای عزیزم و سیما خانم ملاقات با شما و بقیه دوستان سعادت می‌خواهد
چشم سعی خودم رو میکنم.
ف امیدوار: ایشالا یه شب دیگه که بخوابیم بیدار بشیم دورهمیه
ع قنبری: هیلو میخوریم
قطور بازی میکنیم
چه خوب میشد فکر هیچی وهیچکس نباشیم.

صمد حقیقی: دنگ.دنگ. دنگ .دنگ دنگ ۳۲ ساعت به لحظه ملکوتی دور همی عزیزان دبیرستانی باقی مانده .
م طاهری: سلام خدمت فرشتگان مهربان سلام خدمت یاران با وفا شب همگی بخیر خدایی من اینقدر از دیدار یاران مهربان خوشحالم که شاید از اخر شب برم داخل باغ ومنتظر بمونم
م موحدی: الهی بسلامت بگذره چند ساعت باقی مونده، فقط بشینبم دور هم صحبت کنیم و همدیگه یه دل سیر نگاه کنیم

س طریقت: کاش زودی بشه پنجشنبه وای چقد صبر کنم
الیاس سپهرتاج: فقط یه کوچولو مونده،
یه نفر بدو ورودش به گروه واتساپ گفت می خوام با پسرا تسویه حساب کنم.
می گم نکنه تو جلسه حضوری، یه دفعه خواستگاری رو بهم بزنه🥹
س همایونی: والا تو فکر دونفری هسم که از میمند میان از اول شیراز میان، ما که گلستانیم زود بر می گردم خونه نهار براشون درست می کنم. میخوام ابرو داری کنم نگن رفتیم شیراز گشنه برگشتیم سر ظهر
ف امیدوار:آفرین سیما جونم
ایشالا ای موقع همدیگه دیدیم استرس تموم شده صبحونه خوردیم
نوبته هیلو بستنه قطور بازی شش خونه اسب سواری تاب بازی
ساعت ۱۱که بیرون مون کنن

س همایونی: ایشالا یه شب دیگه بخوابی بیداربشی میشه دور همی حالا راحت برو به دادگاه و وکالت برس، پول در بیار خرج داریم دورهمی داریم.
الیاس سپهرتاج: دکتر صبحونه بده بهت ناهار که نمیده باید آذوقه بخری
س اسلامی: عزیزان یه بار دیگه آدرس بفرستید
ما شالا پیام زیاده. پیداش نمیکنم
س روشن: به به چه خاطره های خوبی داریم بخدا با همونا زنده ایم و زندگی می‌کنیم.
دکتر سپهرتاج: *لرزه شماری ۱۴ ساعت تا دیدار یاران*
م موحدی: *بچه ها اگه یه نفر از دخترای گروه امروز زنگ بزن، خوشحال خوشحال گوشی رو برداری، بعد بهت بگه من نمیام، باید چی جوابش بدی*

ه دیانی: به خدا هر که نیاد، بیشترین ضرر رو خودش کرده
بعدا همش باید آه و افسوس بخورن
ن زرینی: اگر صلاح دیدید بندازید هفته دیگه تا سیما جون استرسش از بین بره

ف علی نژاد: وای کی میشه فردا
خدایا زودی چند ساعته بگذره بسلامتی
الیاس سپهرتاج: یه چیزی بهتون بچه ها،
یه جورایی قلبم میگه استاد طاهری سورپرایز دورهمی فرداست.
الیاس سپهرتاج: با عذر خواهی وپوزش از همه عزیزان با اجازتون من فردا نمیتونم خدمتتون باشم در آخرین لحظات امروز عصر خانم با اومدن من مخالفت کرده و رضایتنامه را امضا نمی کنه…