” حجاب و عادت پذیری روانشناختی”
دکتر سپهرتاج-روانپزشک
آنچه در این نوشتار میآید، تحلیلی روانشناختی مبتنی بر پژوهشهای علمی در حوزهٔ عادتپذیری و انطباق است و ناظر به داوری ارزشی نیست.
روانشناسی انطباق (Adaptation) و عادتپذیری (Habituation) نشان میدهد دستگاه ادراکی انسان نسبت به همه محرکها واکنش یکسان ندارد. آنچه مداوم تکرار شود، به تدریج واکنشبرانگیزی خود را از دست میدهد. این سازگاری، در سطح حسی (Sensory Adaptation) و نیز در رفتارهای روزمره دیده میشود.
زمان شکلگیری عادتپذیری متغیر است. در محرکهای ساده، از چند هفته تا چند ماه مواجهه، می تواند واکنش اولیه کاهش یابد. در مقیاس فرهنگی، شاید یک نسل زمان می برد تا آنچه دیروز غیرعادی بود، امروز بخشی از زندگی معمول تلقی شود.
نقش هنجارهای اجتماعی
ادراک ما از راه چشم و گوش به تنهائی شکل نمیگیرد. هنجارها نیز تعیین میکنند چه چیزی طبیعی به نظر برسد. در فرهنگهای باز نقض قواعد اجتماعی تحملپذیرتر است. در مقابل، فرهنگهای بسته واکنش شدیدتری به تفاوتها دارند.
حجاب در دو بستر متفاوت
در بسیاری جوامع غربی، مواجههی مداوم با زنان بیحجاب یا با پوشش باز سبب شده مغز و چشم این وضعیت را به عنوان الگوی روزمره بپذیرد. خطای پیشبینی پایین میآید و بیحجابی، دیگر تعجب برانگیز نیست.
اما در بسیاری جوامع اسلامی، به دلیل الزام یا فرهنگ قوی در پوشش که مواجهه با اندام آشکار اندک است، مدت ها مشاهده فرد بیحجاب خلاف انتظار تلقی میشود و توجه بیشتری برمیانگیزد. این واکنش نه لزوما از ایمان فردی، بلکه از ترکیب کمیابی محرک + هنجار سخت، سرچشمه میگیرد.
جهان شمولی فرهنگ ها:
دنیای امروز با رسانه و تکنولوژی، مرزهای فرهنگی، اجتماعی را شکسته است. شبکههای اجتماعی و تلویزیون میلیونها تصویر از پوششهای متنوع را در دسترس مردم سراسر دنیا قرار میدهند. همین مواجهههای مداوم، حتی در نبود حضور فیزیکی، فرایند عادتپذیری را تسریع میکند. به همین دلیل، فاصله ادراکی میان شرق و غرب در حال کاهش است و آنچه پیشتر عجیب مینمود، آرامآرام عادیتر جلوه میکند.
عادت و توجهبرگردانی:
پس از شکلگیری عادتپذیری، پدیده دیگری رخ میدهد: توجهبرگردانی (Distraction). یعنی محرک تکراری دیگر در کانون ذهن نمیماند و توجه به سمت محرکهای محیطی دیگر منحرف میشود. در نتیجه، بیحجابی در محیطی که به آن خو گرفتهاند، نه تنها شگفتی نمیآفریند بلکه ممکن است کاملاً به حاشیه برود.
نتیجه این که پوشش و واکنش به آن ترکیبی از سازوکارهای عصبی، عادتهای روانشناختی و هنجارهای اجتماعی است. در غرب، عادتپذیری و فرهنگهای گشاده باعث شده بیحجابی عادی تلقی شود. در شرق و جهان اسلام، محدودیت مواجهه و هنجارهای سختتر موجب میشود همان صحنه تعجببرانگیز باشد. اما رسانهها و تکنولوژی در حال تغییر قواعد بازیاند و روزبهروز عادتهای دیداری شرق و غرب را به هم نزدیکتر میکنند.











