نقشه رنگی مغز qEEG
دکتر سپهرتاج-روانپزشک
نقشه رنگی مغز یا qEEG به معنای ثبت و تحلیل کمّی سیگنالهای مغزی است که به صورت الگوهای رنگی نمایش داده میشوند. این رنگها نشانگر رنگ یا میزان ناقلهای عصبی (هورمونهای مغزی) نیستند؛ بلکه حاصل تبدیل دادههای الکتریکی و ریاضیِ ثبتشده از فعالیت مغز به طیفهای رنگی مختلفاند که در هر مرکز بسته به نرمافزار و پایگاه داده مورد استفاده، میتوانند متفاوت باشند. این روش در اصل برای پژوهشهای علمی طراحی شده و میتواند در بررسیهای تحقیقاتی درباره عملکرد مغز یا پیشبینی پاسخ احتمالی به برخی درمانها مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، هنوز شواهد علمی کافی برای آنکه بتوان بر اساس qEEG نوع یا مقدار دارو را برای بیماران روانپزشکی تعیین کرد، وجود ندارد (Nassibi et al., 2025).
در بسیاری از کشورها از جمله ایالات متحده، qEEG همچنان در مرحله پژوهشی است و هیچ مرکز معتبر علمی آن را جایگزین مصاحبه بالینی و قضاوت تخصصی روانپزشک نمیداند. هنوز در سراسر دنیا، از کشورهای پیشرفته گرفته تا در حال توسعه، مصاحبه و ارزیابی بالینی روانپزشک حرف اول را در تشخیص میزند. برای مثال، در افسردگی یا اضطراب، تشخیص بر پایه مصاحبه بالینی انجام میشود و نه نقشه رنگی مغز؛ و هنوز هیچ وزارتخانه ای دستورالعمل علمی یا بالینی تعیین نکرده است که بتوان با qEEG نوع دارو، دوز مناسب یا پاسخ قطعی بیمار را مشخص کرد.
پژوهشهای متعددی در این زمینه انجام شده، اما اغلب آنها با تعداد محدود بیمار و در شرایط کنترلشده بودهاند، بنابراین نتایجشان هنوز قابلیت تعمیم به درمان روزمره ندارد (Schwartzmann et al., 2023). افزون بر این، بین مراکز مختلف تفاوتهایی در دستگاهها، نرمافزارها و پایگاه دادههای مرجع وجود دارد که میتواند نتایج را دستخوش خطا کند (Popa et al., 2020).
چون شواهد علمی متقن درباره اثربخشی درمانی qEEG در دست نیست، بیمههای درمانی معتبر در کشورهای پیشرفته آن را در رده خدمات پژوهشی یا کمکی طبقهبندی کرده و پوشش بیمهای برای آن قائل نیستند.
در کشور ایران نیز تا زمان نگارش این مطلب، هیچ بخشنامه یا دستورالعملی از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای استفاده از دستگاه qEEG در مراکز خصوصی و غیرپژوهشی منتشر نشده است. تا این تاریخ، هیچ مرجع علمی یا قانونی در ایران برتری نقشه رنگی مغز را بر مصاحبه و ارزیابی بالینی روانپزشک تأیید نکرده است.
نکتهای که بیماران باید به آن توجه کنند این است که اگر با این امید هزینه ای را برای انجام نقشه رنگی مغز میپردازند که از طریق آن تشخیص دقیق بیماری و انتخاب داروی منطبق با «نقشه» انجام شود، بهتر است پیش از تصمیم، تجدید نظر کرده و از درمانگر بخواهند مستندات پژوهشی معتبر و منتشرشده را ارائه دهد. نبود چنین شواهدی به معنای آن است که این روش هنوز در مرحله بررسی علمی است.
از نظر فنی نیز عواملی مانند کیفیت ثبت، حرکت بدن، یا نویز الکتریکی میتواند باعث خطا در دادهها و تفسیر نادرست نتایج شود.
در جمعبندی میتوان گفت نقشه رنگی مغز ابزار پژوهشی مفیدی است ولی هنوز به سطح کاربرد درمانی روزمره نرسیده است. استفاده از آن تنها در قالب پروژههای تحقیقاتی معتبر و با رضایت و آگاهی کامل بیمار قابل توجیه است.
آگاهی رمز موفقیت است.











